اعجاز تو را باور می کنم

  • ۰۰:۱۱

اگر در ازل به تو گفته باشند از میان تمام هستی کسی را برای خود انتخاب کن

و تو تمام خواستنی های هستی را در عمق چشمانش دیده باشی و او را به برادری ات برگزیده باشی، آن لحظه بر تو چگونه می گذرد

.

گفتی همه عزیزانم را میدهم

مسلم رفت اما او هنوز  هست

علی اکبر رفت و او هست

حتی قاسم رفت و هنوز...

.

حسین تو از میان همه او را انتخاب کرده بودی

اما چرا گره از کلام باز نمی کنی؟

.

.

اینجاست که من اعجاز آن دردانه را باور می کنم

کسی که بزرگترین گره ها را وا می کند

یک کلام گفتی عمو آب

و او رفت تا امانت پدرت ادا شود

.

.

پی نوشت:

حاجت گرفتن یک راه دارد: از رقیه تا اباالفضل

خادم ارباب
سلام وب خوبی داری
اگه مایلین هم رو دنبال کنیم یا تبادل لینک داشته باشیم خبر بده

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لااقل حکــایت مــا را بیــان کنــد
دنبال کنندگان 300+ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan