- شنبه ۸ مهر ۹۶
- ۰۰:۱۱
اگر در ازل به تو گفته باشند از میان تمام هستی کسی را برای خود انتخاب کن
و تو تمام خواستنی های هستی را در عمق چشمانش دیده باشی و او را به برادری ات برگزیده باشی، آن لحظه بر تو چگونه می گذرد
.
گفتی همه عزیزانم را میدهم
مسلم رفت اما او هنوز هست
علی اکبر رفت و او هست
حتی قاسم رفت و هنوز...
.
حسین تو از میان همه او را انتخاب کرده بودی
اما چرا گره از کلام باز نمی کنی؟
.
.
اینجاست که من اعجاز آن دردانه را باور می کنم
کسی که بزرگترین گره ها را وا می کند
یک کلام گفتی عمو آب
و او رفت تا امانت پدرت ادا شود
.
.
پی نوشت:
حاجت گرفتن یک راه دارد: از رقیه تا اباالفضل