کجایی...

  • ۰۰:۲۴

نویسنده بود

داستان هایش بر اساس واقعیت بود و به شدت تاثیر گذار

قرار بود برای خودم فراغ بال ایجاد کنم و سوژه ای را که معرفی کرده بودم تکمیل کنم

و او هم بنویسد

به کلی از ذهنم رفته بود

شاید یک سال و نیم از قرار ما می گذرد

اما انگار روزگار زنگ یادآوری دوستانه ها را به صدا در می آورد

اما چرا الان

شاید اشکال کار ما این بود که قرارمان بر فراغ بال من بود

کاش محور قرارمان را او قرار داده بودم تا روز گذشته وقتی با خود می گفتم خب بالاخره تمام شد، به طور اتفاقی پیامی را نبینم که خبر از شهادت او در یک سال پیش از این می داد!

کاش نشانی از تو می یافتم سید

کجایی...

ن. .ا
و باز فرصت هایی که از کف انسان میرود...

بابت معرفی کتاب خیلی ممنونم
یه نگاه به فهرستش انداختم... حتما خیلی به دردم میخوره
و لطف شما رو فراموش نخواهم کرد...
سلام
هنوز به یوم الحسره نرسیده ایم و اینگونه غرق در آن
وای از آن روز



خواهش می کنم وظیفه بود
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لااقل حکــایت مــا را بیــان کنــد
دنبال کنندگان 300+ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan