- چهارشنبه ۱۰ آبان ۹۶
- ۲۱:۳۳
به کجا چنین شتابان
با توام یه لحظه امون بده
هنوز عرق تنمون خشک نشده بود وقتی که از خونه مادری شهید فهمیده اومدیم بیرون که بنده خدایی خبر از رفتن خودش داد
گفتیم حالا که می خوای بری بیا صوت و تصویرت رو ضبط کنیم
هنوز رکورد نزده پیام اومد سلام داداش خواب دیدم شهید شدی
سرعت گرفت
تا الان من و من می کرد الان می گه بحنب من باید دلیل رفتنم رو بگم و با خونوادم حرف دارم
هنوز حرفش تموم نشده میگم با فلانی هم قرار دارم
میگه اونم میاد
انگار همه افتادن روی دور خواب دیدن
یکی دیگه اینبار به خودم پیام میده خواب فلان شهید رو دیدم گفتم از بچه های ما باز هم شهید میشه
میگه منتظر دو سه تا دیگه باشید
انگار همه عجله دارن
رزمنده ها برای رفتن
شهدا برای فراخواندن
داعش برای نابود شدن
انگار دنیا روی دور تند افتاده!
- خونه مادری
- ۳۹۶