- يكشنبه ۲۷ خرداد ۹۷
- ۰۹:۴۵
دیشب به یکی از قابلیت های شگفت انگیز چفیه پی بردم
نمی دونم توی دفاع مقدس هم از این قابلیت استفاده میشد یا فقط به عنوان جانماز، باند، سفره، پتو، زیر انداز، شال گردن، رو انداز و ... استفاده میشد
از خواب بیدار شدم احساس کرد دو تا پنجول کوچولو یکی در میون میزن پس کله ام
سریع متوجه شدم پسر همسایه گرامی، آقای موشه
بدون اینکه هول بشم چفیه رو که مثل پاکت برای در امان موندن از موش دور سرم پیچیده بودم کشیدم اونطرف و اون بنده خدا پا به فرار گذاشت
خلاصه ما موندیم و دویست، سیصد تا موش و آبی که قطعه و باعث شده چفیه بدبخت نشسته همونجا بمونه و تمام زار و زندگی و خوردنی هایی که از سقف آویزونه
پی نوشت:
بعد از آتیش سوزی پریروز موش ها علاقه بیشتری به زندگی توی چادر ما پیدا کردن
فکر کنم باید اسباب کشی کنیم ؛-)
بعد از پی نوشت:
جدیدا حتی دلم به حال او ظرفای نشسته هم می سوزه، بندگان خدا خلق شدن مورد استفاده ما باشن نه موش ها